دوباره

سلام ٬ یادم میاد یه روز یه آلبالویی بود به من گفت بیا لاگ بزن گفتم بابا بی خیل شو مگه من بیکارم گفت بیا ببین سایت من و بعد بگو دیدم خوشم اومد ٬ بعد به دوستاش سپرد که یک سایت بلاگسکای برام پیدا کنن چون اون روزا بلاگ نام جدید نمینوشت .

خلاصه آرمینی لاگشو داد به من و من از اون روز تا ۲ سال بعدش لاگ نوشتم الان هم بعد از ۱ سال و نیم شروع کردم چون میدونم زمانهای بی کاریم تو خونه زیاده که نمیتونم بیرون برم و ممکنه دق در کنم از هوای پاییز لذت میبرم ولی مشغله ام زیاده نمیتونم بیرون برم زیاد .

راستش الان خواستم آرمینی رو هم وارد اینجا کنم سوال اش رو یادم نیومد مگه میشه یادم باشه من بعد از اون ۵ تا لاگ عوض کردم این دیگه چه سیغه ای هست بابا برش دار بیار اینجا من اجازه میدم ولی توی مملکت ما برای آسایش مصرف کننده کمتر تره خورد میکنن مخصوصا اگه خرج داشته باشه  آخرین کسی که اهمیت داره مردم هستن

خوب امری نیست ؟ خداحافظ

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد