برق

هنوز برق نرفته پس مینویسم باشد که همه چیز هایی که میخواستم بنویسم یادم رفته هوا خیلی گرمه برق که میره دیگه هلاک میشیم 

هیچ کتاب جدید خوبی نخوندم از ناچاری دارم باغ مارشال میخونم دوباره .  امان از سبکی تحمل ناپذیر هستی . بودن یا نبودن . جالبه یه روز تقریبا همه مشکلات عالم توی خونه آدمن بچه مریضه وجه نقد نیست خونه کثیفه . خسته ای بعد گریه میکنی دعا میکنی یهو خدا فرداش همه چی رو درست میکنه میبینی که واای چقدر تو نا شکر بودی که همیشه به یاد خالق یکتا نبودی اونی که همه مشکلات حتی نبودن یه تکه شکلات تو خونه رو اگه از اون بخواهی و نه از این خلق منکوس میبینی که مثل برق درست میشه حیف که اغلب انسان وقتی حالش خوبه کمتر به یاد خداست  در حالی که همین آسایش همین آب خنکی که بی خیال از یخچال برمیدار میخوری همین قدمی که بر میداری این از لطف و قدرت خداست و تو این وسط تنهایی هیچ کاری نمیتونی بکنی .

رفتم یک تردمیل اوردم خونه که راه برم ولی هر چی کم میخورم راه میرم وزنم پایین نمیاد مشکل از منه یا از خوراکی ها  ؟ خدا بخواد ایشالله کم کم بیام  پایین  اگه نه اعصاب معصاب ندارم  میزنم کله خودم میکنم  .

۱۰ تا چیزی که بدم میاد

۱ .شستن ظرفها ۲. کله پاچه ۳. غذاهای شیرین ۴. ماتیز ۵. دروغ ۶. دو رویی ۷. چشم به هم چشمی ۸. رنگ بنفش ۹ .  معطل کردن . ۱۰ . اتو کردن

۱۰ تا چیزی که خوشم میاد

۱. رنگ سفید ۲ . قرمه سبزی ۳. قهوه ۴ . شکلات ۵. صدای خنده بچه ها ۶. ورق زدن مجله در یک اتاق آفتابگیر  وقتی همه جا خلوت ومرتبه ۷ . لباس مارک دار  ۸ . کتاب خوندن ۹ . گردش رفتن با دوستان ۱۰ . مهمونی دادن

بالاخره شرکت کردم حالا دیگه انتشار بای