میگی آپ کن . راستش چیزی واسه نوشتن ندارم به نظرم اینجا بی محتوا و لوس میاد منم حرفی ندارم بزنم . همه در جریان زندگی هستیم دیگه بالا پایین چپ راست خوشی غم آشپزی خواب مهمانی دادن و رفتن تفکر تعمق همه چی راستش تمام هفته من به فکر جمعه میگذره که اگه شد برم گردش چی ببرم همرام میوه دارم چایی . یخ ذخیره کنم همیشه هم بعدش خیلی خسته میشم ولی اگه گردش نرم تا آخر هفته دیگه یه چیزی کمه .
دلم بلوز آستین بلند میخواد با چادر نو دیروز که عید مبعث بود دو تا بریدم یه سفید یه سیاه یکی دیگه هم از مامانم بخرم بدوزم وضعم بهتر میشه .
پریشب یه ماشین که رانندش قرصی چیزی خورده بود شطرق زده به یکی دیگه که بی خیال با بچه هاش کنار خیابون پارک کرده بود و جلوی ماشین داغون شده بود الحمدالله کسی طوریش نشد ولی به یاد داشته باشی کنار خیابون حتی پارک نکنین تو کوچه هم نکنین پارک چون که ممکنه چاقو بزارن بیخ گلوتون بچه ها رو تنها جایی نفرستین . اگه کسی به زور میخواست باهاتون صحبت کنه مشکوک بشین اگه سوار تاکسی تلفنی میشین حتما بپرسین از کجا اومده . امنیت از سر رو مون میباره دیگه اینیم ما .
دیگه چی بگم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خسته ام کمی نهار هم نداریم ظرفها هم ناشوره من که نمیشورم . میخوام برم زیارت مییییییخوام . از بی موضوعی میخواستم از کیفها و کفشهام عکس بگیرم بزارم اینجا اگه به نظرتون جالبه این کار میکنم اگه نه نه .این قالب منم حال آدم میگیره ۲۰ خط مینویسی اونجا میشه ۴ خط . ولی عکسها رو خوب نشون میده