پاییز

 

 

با وجود اینکه وسط پاییزه خورشید گرمای ملایمش را  به پشت من میتاباند .درخت سرو پیر نقشی بر پهنه آبی آسمان انداخته . گلهای خشک خورشیدی با قدی خمیده به زمین خیره شده اند و غنچه های گلهای داوودی یک به یک در انتظار باز شدن هستند . گل سرخ باغچه با عزمی راسخ هر روز یک گل زیبای  کم عطر  را به ثمر میرساند.  

 

سبزی درخشان چسبکها بر سینه دیوار رو به کدورت میگذارد .گلهای نارنجی اقاقیا مدتها ست که برگهای سبزش را تنها گذاشته اند . 

 

و من صدای بال کبوتری را از بالای سرم میشنوم و حشرات در اطرافم پرواز میکنند و چیزی در درونم به من احساس پرواز را میدهد . در آخرین لحظه های گرم روز هستم و هیچ چیز جای این آرامش شور انگیز را نمیتواند بگیرد .  

زمستان در پیش است زمستان سرد و طولانی . نسیم ملایم پاییزی جایش را به سوز سرد زمستانی میدهد و گرمای آرامش بخش خورشید به نوری بی حرارت تبدیل میشود . پاییز فصل برگهای خشک و هزار رنگ تمام میشود . این روز هم تمام شد خورشید شتابش را برای رفتن به پشت کوه برای طلوعی دوباره نشان میدهد آسمان در فراقش ماتم میگیرد تا روزی دیگر که در شادی آمدنش لباس حریر آبیش را ببر کند . 

 

ستاره ها در غیاب خورشید به خود نمایی میپردازند و زمین بی خبر از چشمکهای شبانه ستارگان در تاریکی فرو میرود . 

 

 

                                      پاییز ۷۵  

 

 

 

 

 

 

سلام این آقا یه روز رو به رور هتل نشسته بود واسه خودش روضه میخوند  

 

 

 

تو یه مسجد تو راه این دختر کوچولو با خونوادش زندگی میکرد  به نظر خیلی ضعیف میاد ولی بامزه است  

 

 

 

اینم درخت جلوی هتل بود  

 

 

 

اینم نک همون درخت این عکس اول گرفتم چون پرنده ها ممکن بود فرار کنن ولی اسب و گاری به این زودی نمیرفتن  

 

 

 

گاری آجیل فروشی تو راه حرم حضرت امیر المومنین ع  

 

 

 

این تابلو کمی به حرفه من مربوط بود گفتم بزارم خوب سی یو بای  

 

فعلا فعلا آرشیو عکس پره تا که خالی شد باز کم میاریم

بازگشت

سلام برگشتم 

از کربلا برگشتم از سرزمین کرب و بلا  . خیلی خو ب بود . جای همه خالی بود . انشاالله خدا قسمت همه دوستان بکنه من که هنوز تو خماریش موندم در نمیام اگه بشه حاضرم همین الان برگردم .

سرزمین عشق و ایمان منست آن سرزمین

دیروز یه خانمی از تهران زنگ زده خونه مامانم میخواست راجع به برنامه هایه تلویزیون سوال کنه ما هم تا میتونستیم غر زدیم آخه جمعه بود و تی وی هیچی نداشت .

میخوام راجع به خوبیهای سفر بگم ولی در وصف نمیگنجه باید رفت و دید . فقط بگم زوار ایرانی از همه بی ادب تر بودند توی حرمها . عین حرم امام رضا ع که هر جا بخوان میشینن از وسط نماز مردم رد میشدن و با هم گپ میزدن انگاری خونه خاله شونه خلاصه آدم از ایرانی بودن خودش خجالت میکشید

هر چی دعا داری برو اونجا اگه مستجا ب نشد .

بعد از ساعتها اتوبوس سواری رسیدیم کاظمین جای همه خالی

کله فرفری

رنگ مو هم در نشون دادن مدل مو خیلی موثر میباشد

اگه موهای آدم فرفری باید به دنبال ماده ای باشه در لوازم آرایشیها که برای مو خوب باشه مثلا سرم مو یا داکس آبی خلاصه بگردین پیدا میشه

کاش من درست کردن مو بلد بودم اونوقت چی میشد ولی من فقط بلدم بچینم

دراز کوتاه

جالبه نه ؟ یه محصول جدیدی تو مجله پیدا کردم . ژل موس . یعنی ژلی که مثل موس با کف میاد بیرون . میخوام .

اگه چادری نباشی مدل خوبیه . تازه باید توی یک کشور سردسیر باشی اگه نه لا گردنت اذیت میشه

خوب دیگه من رفتم شاید بریم مسافرت شاید نه چون خودم هم نمیدونم پس نمیگم کجا که تو خماریش بمونین سی یو

تا بعد

یه عکس مهو اشتباهی اومد ولی باشه حالا

اینم ماشین پسر همسایه که با دختر همسایه ازدواج کردن و در همسایه گی زندگی میکنن روزگارشون بد نیست

برف میبارد برف میبارد به روی خار و خارا سنگ

آنک آنک کلبه ای روشن

در کنار شعله آتش

قصه میگوید برای بچه های خود

عمو نوروز

این هم پارک کنار خونه قبلی که دلم براش تنگ شده زیاد

درخت همسایه

دو چرخه یخ زده الان این پست رو آپ میکنم یه پست دیگه میزارم مدل موی فرفری

چها با جان خود دور از رخ جانان خود کردم

مگر دشمن کند این کارها که من با جان خود کردم

شعر و عکس خوبه دیگه برای بیشتر شدن محتوی یه دوستی گفت عکس مدل مو بزار میزارم به شرطی پر حرف بشه

این مدل با حاله ولی اگه یه کم بهش نرسن  مثل پیرزالها میشه

Bob

این مدل الان خیلی باب در اندازه های مختلف میشه زد و تقریبا به همه میاد

تا حالا گفته بودم یکی از شغلهای من چیدن موهای مردم در مواقع ضروری میباشد ؟

از این چتری تقریبا هیچ کس خوشش نمیاد ولی بابش خیلی قشنگه

خوب خداحافظ