گفتگو

گفتی :‌ دوستت دارم
 گفتم :‌ دوستت دارم

گفتی برایم صبر کن
گفتم :‌تا آ خر دنیا با تو هستم

: دلم نمیخواهد دوستیمون از دست بره
: فداکاری بهترین راه با هم بودن

:راستش رو بگو
: دروغ نمیگم  هیچ وقت به هیچ کس

 : پس چرا به اون خندیدی
: قصدی نداشتم ببخشید

: چرا نمیایی پیش من
: آ مدم

:من نیستم تو هم منتظر باش
: به جز انتظار کاری ندارم

هیچ چیز نخواه وقت ندارم
ولی تو که دوستم داشتی

اگر مثل من باشی
من منم من یک فردم

باش ولی دم نزن هیچ نخواه
....................................................................................



 جوان ز حادثه پیر میشود گاهی


سلام همه خوبین ؟ منم خوبم . دلم هوای سفر کرده به یک جای دور تنهایه تنها
بشینم فکر کنم دلم رو پاک کنم دوباره پر از عشق و وفاش کنم بخندم مهربان باشم دوست داشته باشم به قول دوستام خودم رو هم دوست داشته باشم ولی اگه این نوار زندگی گاهی رو به عقب میرفت خیلی عجیب میشد تا زه یکی میگفت تو اگه دوباره هم به دنیا بیایی
دوباره همین کارها رو میکنی پس بهتره که از گذشته پند گرفته و رو به جلو بریم پشت سر
بی خیال شیم ناپلئون یه حرف جالب زده
ابلهان همیشه از گذشته سخن میگویند عقلا در فکر حال هستند و دیوانگان از آ ینده حرف میزنند
ولی اونم از روی احساس خودش این حرف و زده باشه که تقریبا درست گفته یک مثل دیگه هم هست
آ رزو سر مایه احمقان است
بازم بنویسسم مثل اینا رو توی یه دفتر جمع کردم بعضیهاشون جالبن

هر قدر عقاید کسی احمقانه تر باشد باید کمتر با او مخالفت کرد

                                                                                       رومن گاری 
 
عیب مساوات در این است که همه میخواهند با بالاتر از خودشان مساوی شوند

                                                         برنارد شاو

برای ایجاد مردان بزرگ قرنها پوسیدگی و گند لازم است

                                            رومن گاری

خوب دیگه بسه ولی یه داستان راجع به برنارد شاو بگم ظاهرا این آ قا زشت بودن ولی نکته سنج و حاظر جواب یه روز یک خانم نسبتا خنگ به ایشون پیشنهاد میده که اگر ما با هم ازدواج کنیم خیلی خوبه بچه ها مو ن زیباییشون به من میره و هوششون به شما اونم جواب داد ولی اگه بر عکس بشه خیلی وحشتناک میشه
هی هی هی هی هی هی هی هی اینم از داستان امروز کاری ندارین بای

سلام به همه که آ مدید دیدید و فتح کردید و نظر دادید و شرمنده کردید مرسی من خوبم ولی با وجو د نصایح مشفق و دوستانه شما دلم صاف نشده هنوز البته  در تکاپو هستم که فراموش کنم ولی هنوز موفق نشدم ایشالله که بشه بگذریم امروز دیر بیدار شدم هنوز دلم هم نمیخواد هیچ کاری بکنم همه رفتن نمایشگاه آ ثار خانه گی خرید ولی من نه چرا نمیدونم حوصله ندارم باید با همه سلام کنم دروغکی بخندم بعدشم همه پولهام تموم بشه بی خی با با
بازم بیایین همه خوشحال میشم منم میام و از زندگی بهتر و امید با هم صحبت میکنیم باشه ؟ فعلا بای

بازگشت گودزیلا


هیچ وقت شده که احساس شادی از بیخ دل نکنین ها ولی بخواهین ادای شادها رو در
بیارین بعدشم فک کنین خل شدین من الان اینجوریم الکی میخندم که گریم نگیره
از کامنتها احساس دلگرمی کردم مرسی مینا جان خوب بگذریم امروز عصر رفتم مهمونی
نه چندان جالبی که همش چند تا خانم راجع به رژیم صحبت میکردند
مجبور شدم دماغم بگیرم بپرم تو موضوع اگه نه میباس اخم یه کناری بشینم احتمالا مینا راست میگه دیگه هیچ چی مثل قبلا نمیشه ولی شاید تجربم بیشتر بشه
شما از ترتیب جملات من میفهمید که چقدر ثبات فکری نا متعادلی دارم راستش خودمم همین فکر میکنم بگذریم اینجا هوا سردی ولی حال میده آدم بره راه بره تو خیابونها ها
توی سرما اگه قبلا بود میگفتم با اون ولی نه تنهایی بیشتر حال میده یا با دوستت یا هر کس غیر از اون چون یاد بی وفایی بد جنسی و بی محلیهایش می افتی که الان خودش از همه اون کارها پشیمونه ولی دیگه دیر شده اون موقع که برای محبتش برای یه کلمه حرف با هاش خو دم رو به اب و آ تیش میزدم میباست درست نگاهم کنه طرفش رو بشناسه الان با حال شرمنده که اگر شرمنده نبود معلوم نیست چه دماغش رو برام بالا میگرفت من نیستم اون موقع که به من گفت تو نباید با فلانی حرف میزدی باید حواسش رو جمع میکرد و من رو با خود آشغال بی خاصیتش مقایسه نمیکرد حالا بیا پا چه خواری کن کیه که بهت محل بده فقط یه شرط داره اونم تغییر ۱۸۰ درجه خودته که محاله چون خیلی از خود را ضی هستش

آی چقدر فحش دادم ها

دلم میخواد بنویسم

سلام
نوشتنم میاد ولی چی خدا بدونه مرسی از همه که امدین و نظرهای سازنده دادین نگاه کنین من یه وبلاگ داشتم
 قبلا
الان آدرسش میزارم فقط خواهشا به ارشیو ش سر بزنید ببینید من چه آ دم با حالی بودم بی خیال شاد نمیگم اینا باید همیشه بمونه و همیشه ادم بچه باشه ولی آ خه خیلی جالبم والا اینم آدرسش ولی حتما همه جاش برین ها میخوام برام نظر بدین البته خرج خط زیاد میشه باشه اونایی که مجانی هستن برن بگذریم دلم میخواد برم سفر کجا ؟ خدا بدونه امروز خواهر نازنینم میگفت که همیشه طرف خوب افراد رو ببین طرف بد که همه مون داریم ولی با دیدن خوبیها زندگی راحت تر میشه چقدر این موجود مهربانه خدا بدونه من عمرا نمیشم مثل اون ولی کاش بشم ها از این اعصاب کشیده آسوده میشم دلم برای مینا آلبالو تنگ شده اساسی جالبه ها دو نفر دوست رفیق همسایه که ممکنه حتی به هم برسن بگن سلام اون یکی در جواب فقط بگه هوم ولی تا که چند وقت نبینیم هم دیگه رو اون وقت میفهمیم که وای چقدر هم دیگه رو دوست داریم ها دوست داشتن لذت بخشه و شیرین ولی بدون عقل و دلیل غیر از خودخواهی بی معنی میشه و دست و پا گیر ااااااااااااااااااااااااااااااه چقدر مزخرف میگم خودمم باورمه ها من دیگه میخوام برم بخوابم کاری ندارین همه تون خداحافظ تا فردا  


با صدای بی صدا
مثل یه کوه بلند
مثل یه خواب کوتاه
یه زن بود یه زن
من بودم هی هی هی هی
یه زن بیچاره شدم نه فکر کنین غرور م رو از دست دادم نه
هنوز روی پاها مم چون من به این زودیها جاخالی نمیدم ولی این و بدونین
دیگه عشق و فکرو زندگیم و به پای هیچ کس نمیریزم هیچ وقت هیچ موقع
دیگه گول نمیخورم البته ممکنه ظاهرا به نظر بیاد که دوستش دارم ولی کور خونده
چند بار آ دم میتونه از بلندی آرزوها به زمین بخوره و باز بگه نه من باید عاشق زیست کنم اگه نه میمیرم اینجورام نیست من میتوانم زیست کنم و میکنم
وحالا میبینین که قویتر از همیشه بلند میشم حتی اگه قلبم ریش ریش شده باشه
میدونین چجوریه بی عشق آ دم حساسیتش کمتر میشه میتونه راحت راحت ادامه بده بدون اینکه هر لحظه مجبور باشه مراقب قلب لغزان شیشه ایش باشه که مبادا
از دست طرف بخوره زمین دفعه دیگه راجع به طرف مینویسم شایدم الان بنویسم
هان این بهتره اقلا خالی میشم خوب از کجا شروع کنم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/؟؟؟؟
خوب الان میگم اون چه جور آدمیه مهربان فداکار و سرگرم کننده خوب این ظاهر ماجراست البته
در باطن امممممممم بسیار شکاک بسیار بد دل بسیار خود پسند بدون هیچ قیدی برای خودش مطمئن از خویش عاشق خویش دلش میخواد تو همیشه باشی ولی ساکت و بی توقع خوب برای امروز بسه بای